مدتی مطلبی نگذاشتم.احساس کردم که بد نیست سری به آرشیو بزنم.به همین بهانه یک ترانه قدیمی را جهت دوست داران ترانه گذاشتم.امیدوارم مقبول افتد .کماکان مشتاق خواندن نظرات و کامنت های شما بزرگواران هستم.
تورا اینگونه می بینم
، چو سرو ایستاده پا بر جا
مرا اینگونه می بینی خراب آلوده ی غمها
تورا اینگونه می دیدم
یه قدیسیه پریواره
مرا اینگونه می بینی یهتندیس، تیکه و پاره
تو را بکر و رها دیدم ،
مسیحاییوبی همتا
مرااینگونه خواهی دید
تکیده ، خسته وتنها
نه این بودم ، نه این بودی
نه آن ماندم ، نه آن ماندی
شکستم من اگه در خود
به دست تو شکستم من
اگه ویرون شدم در خود
هراسان شو از آه من
اگه از پا فتادم من ، نه اینکه بی گناهم من
تبر را تو زدی بر قامت بی تکیه گاه من
گنه کردم ، گمان کردم که همدردم
ندانستی ، گمان بردی که در بندی
چه بی حاصل زمانی را سپر کردم کنار تو
گمان کردم ،
به پندارم ، من هستم ،ناجی تو ، تکیه گاه تو
گنه کردی، ندانستی
ندانستی ، نفهمیدی
که من بودم
که هستم من
همه آن ، درکنار تو
به پیش پات یه قربونی ، نه بن بست و حصار تو
اگه اینه گناه من !، که بودم در کنارت من
علی رغم گلایه هام
بدون در باورم حتی ،
کنون کعبه تویی تو
نازنین،خاتون خواب من
، ,تو ,اینگونه ,اگه ,گمان ,یه ,اینگونه می ,، نه ,من اگه ,شکستم من ,مرا اینگونه
درباره این سایت